تاریخچه صنعت مبلمان سازی در جهان
تاریخچه مبل در جهان موضوعی است که کنجکاوی ما را برمیانگیزد؛ چون امروزه مبلمان و کاناپه اهمیت بسیاری یافته و کنجکاو هستیم بدانیم که آیا در گذشته نیز چنین جایگاهی داشته است و اگر نه، چطور و طی چه مراحلی به جایگاه کنونی خود رسیده است؟ امروزه مبلمان تنها یک وسیله راحتی در خانه نیست؛ بلکه میتوان گفت که تبدیل به نمادی از خانه پر آسایش و امن شده است. خانه جایی است برای داشتن راحتی و آرامش، و قسمتی از خانه که بیش از هر جای دیگری این حسها را تجربه میکنیم، روی مبل و به ویژه کاناپه است. حتی بسیاری از زمانهایی که مشغول پرداختن به علایق خود هستیم نیز روی مبلمان میگذرد. مثل زمانی که به تماشای فیلم مورد علاقهمان میپردازیم یا کتاب مورد علاقهمان را میخوانیم و موسیقی مورد علاقه خود را گوش میدهیم، یا حتی زمانهایی که در کنار دوستانمان و اقوام میگذرانیم نیز اغلب روی کاناپه سپری میشود. بنابراین شاید نادرست نباشد اگر بگوییم امروزه کاناپه نمادی از زندگی روزمره بشری است. اما آیا تاریخچه مبل در جهان هم گویای همین جایگاه برای مبلمان در عصرهای گذشته است؟ سوالی که جلب توجه میکند آن است که این وسیله شگفت انگیز از کجا پیدا شده است؟ چه تاریخچه ای را پشت سر گذاشته و چگونه به شکل کنونی خود در آمده است؟
اولین مبل را چه کسی ساخت ؟
اولین مبل ها از دوران پارینه سنگی کشف شده است. کاوش ها در بخش Skara Brae اسکاتلند آشکار ساخت که در خانه هایی که قدمت آنها به ۳۲۱۵ سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد (حدود ۵۲۵۰ سال قبل) در هر خانه آثاری به جا مانده از مبلمان سنگی، تخت و صندلی یافت شده است. احتمالا زمانی که مردم آموخته بودند در محل های دائمی زندگی کنند شروع به ساختن وسایلی شبیه به مبلمان کرده اند. کشاورزان در این روستا در خانه هایی زندگی می کرده اند که دیواره های سنگی با سقف هایی از تکه های چوب داشته است.
قرون وسطی: دوره پیشامبلی
تاریخچه مبل در جهان گویای آن است که در گذشتهها مبلمان عضو ثابت وسایل خانه نبوده است. اما امروزه تصوّر یک خانه بدون مبلمان مشکل است؛ گویا خانه بدون این وسایل محبوب، کامل نمیشود. رومی ها و یونانیهای باستان گرچه دانش بسیاری در زمینههای مختلف همچون فلسفه، معماری، علوم مهندسی و علوم مدنی داشتند، اما بعد از یک روز سخت کاری روی سنگ، برنز و یا چوب مینشستند؛ البته روی مبلهایی از جنسهای مذکور که با سنگهای رنگی، شیشه و فلز، تزیین شده بودند. بر اساس تاریخچه مبل در جهان، عموم خانهها در دوره قرون وسطی فاقد اتاق نشیمن به مفهومی بودند که ما امروزه میشناسیم و آنچه وجود داشته، یک اتاق معمولی بوده است که در آن نیمکتهایی به شکل زاویهدار در اطراف یک آتش قرار میگرفتهاند و تمام ساکنان خانه در این اتاق گرد هم میآمدند. اعضای خانواده تا کارکنان و حتی مهمانها روی این نیمکتها- که اغلب چوبی بودند- می نشسته اند. به نظر میرسد که «راحتی» آنچنان که امروزه برای خانه ها یک اولویت محسوب میشود، در دوره قرون وسطی چنین نبوده است.
راحتی و کلیسا
یکی از موضوعات قابل توجه در زمینه تاریخچه مبل در جهان تاثیر کلیسا و تفکرات دینی مسیحی بر حیطه مبلمان است. تفکراتی مبنی بر اینکه آسایش و رفاه بدنی و فیزیکی موجب میشود که روح ما بیشتر به زمین و گرایشات نفسانی نزدیک شده و برای حرکت کردن به سمت خداوند و داشتن ارتباط بهتر با او سنگین شود.
تصویر فوق مربوط به «کلمنت الکساندرا» یک فیلسوف کلیدی یونانی است که نقش قابل توجهی در بنیان گذاشتن برخی اندیشههای دینی وابسته به کلیسا در اطراف مفاهیمی چون بدن، روح و روان داشته است. وی از شکلدهندگان این تفکر بوده است که رابطه معکوسی بین رشد معنوی و وسایل راحتی همچون مبلمان وجود دارد؛ با این حال ایشان در این تصویر در وضعیت نشسته روی یک صندلی منحنی، راحت به نظر میرسند! تفکرات مذکور موجب شد که سالهای سال نیمکتهای چوبی و دکوراسیونی که راحتی کافی نداشتند دوام پیدا کنند و جای خود را به مبلهای راحت کنونی ندهند.
تاریخچه مبل در جهان و رنسانس
ایده استفاده از مواد نرم و پوشاندن آنها با پارچه و پوست حیوانی به منظور ایجاد یک نشیمن راحت، ایده جدیدی نبود. همانطور که ذکر شد در دنیای باستان نیز از بالش استفاده میشده است، اما هنگامیکه قطعات بالشمانندی به هم متصل شدند و یک نشیمن راحت ثابت به عنوان مبل را به وجود آوردند؛ آن زمان بود که یک حیطه مهم در لوازم داخلی منزل پدیدار شد. مبلمان منزل تا پایان دوره الیزابت (۱۵۵۸-۱۶۰۳) به عضو ثابت طراحی داخلی خانه تبدیل شد و برای قرنها پس از آن در انگلستان توسعه یافت. در طی این مدت، تجارت مبل همراه بود با هر چیز پارچهای دیگر مربوط به دکوراسیون خانه،همچون پرده، دیوار آویزهای پارچهای، فرش و سایر کفپوشها و پارچه کتان. مهم است که توجه داشته باشیم که این دوره نیز مربوط به زمان رنسانس است. یعنی زمانی که تفکر عمومی در حال پشتسر گذاشتن برخی از آموزههای سختگیرانه و ریاضتمآبانه کلیسا بود. زمانی که کشف قواعد فیزیکی دنیا آغاز شده و سنتهای مختلف به چالش کشیده شد و یکی از نتایج این تغییر رویکرد به دنیا این بود که نشیمنهای سخت سنگی و چوبی نیز رو به نرمتر شدن گذاشت. تاریخچه مبل در جهان یک بار دیگر، به ما نشان داد که چطور ارزشهای اجتماعی بر تولیدات یک جامعه، نحوه مصرف آنها و نگاه عمومی به آن تولیدات تاثیر میگذارد؛ حالا که دیگر احساس راحتی در خانه، منفی و نفسانی نبود، پس باید این راحتی به عموم افراد معرفی میشد و این گونه شد که صندلیهایی بهتر از نسخههای پیشین و نیز مبلمان وارد بازار شد و این یعنی تغییر معماری داخلی خانه و اتاقها به منظور هماهنگ شدن با این وسایل راحتی جدید.
تاریخچه مبل چسترفیلد
تاریخچه مبل در جهان بدون نام افرادی چون «لرد فیلیپ استن هوپ» موسوم به کنت چهارم چسترفیلد (۱۶۹۴-۱۷۷۳) کامل نمیشود. کسی که یک قطعه مبل به نام «مبل چسترفیلد» تا امروز نام او را زنده نگه داشته است. این چهره برجسته در تاریخچه مبل جهان، همانطور که یک سیاستمدار، نویسنده و مدافع هنری (والتر پسر او بود!) بود یک طراح مد و یک نوآور نیز بود. او قطعه مبلی را طراحی کرد که افراد زیادی بتوانند همزمان و در کنار هم روی آن بنشینند، بدون اینکه لباسهایشان چروک شود.
لرد چسترفیلد و مبلی که طراحی کرد مربوط به دورهای موسوم به دوران «بازسازی» در انگلستان است. شخصی به نام «اولیور کرمول» جمهوریای ایجاد کرده بود که به تعالیم ریاضت مآبانه کلیسا توجه داشت. اما با درگذشت وی جمهوری سختگیرانه وی و دوره کرمولی نیز درگذشت و دوره بازسازی آغاز شد؛ خاندان سلطنتی تحت لوای پادشاه چارلز دوم بازسازی شد و لباسهای پرزرق و برق نیز بازگشت و طراحی داخلی با استفاده از رنگهای پر جنب و جوش و پارچههای روان در مقابل طراحی سیاه-سفید- خاکستری و نه چندان راحت دوره کرومولی قرار گرفت.
این بار نیز تاریخچه مبل در جهان مورد دیگری از تاثیر ارزشهای روز یک جامعه بر فضای زندگی و اشیای مورد استفاده در آن را پیش روی ما نهاد و مشاهده کردیم که چطور لرد چستر فیلد توانست ابتکاری به خرج دهد تا مبلی راحت و کاربردی را برای زمانهای که لباسهای اشراف زادگان بسیار حجیم و چند لایه بود طراحی کند. این طراحی افسانه ای، موجب میشد که نجبا بدون اینکه معذب باشند و یا شیوه سلوک و وقار آنها خدشهدار شود بتوانند با لباسهای چند لایه خود به راحتی روی مبل بنشینند و برخیزند. بنابراین فضا به گونهای شد که هر کسی که سری در سرها داشت باید ناگزیز از این نوع مبل نیز تهیه میکرد. مبل چسترفیلد با بدنه لمسهدار و دکمهدوزی شده و دستههای رولی و نیز ارتفاع یکسان در بخش پشتی و دسته مبل، به جهت طراحی ماندگار و ارزش کاربردی بالا تا امروز نیز عضو ثابت طراحی داخلی بسیاری از خانهها باقی مانده است.
تاثیر لویی چهاردهم و پانزدهم بر تاریخچه مبل در جهان
تاریخچه مبل در جهان آنجا که در مورد هنر و راحتی در سالهای میانه سده ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ صحبت میکند، متضمن یک تغییر کانال از انگلستان به فرانسه است. آن هم به زمان لویی چهاردهم و جانشین او لویی پانزدهم. میتوان گفت که این دو پادشاه انقلابی در عرصه مبلمان به وجود آوردند و در این دوران بود که صندلی راحتی به عرصه آمد. این دوران دقیقاً متضاد دوران قرون وسطا بود. کاخ، مرکز مد مبلمان اروپایی بود و همچنین مرکزی که سازندگان مبل را مورد حمایت قرار میداد و بستری برای نوآوری ایجاد میکرد. قطعاً همگی شما در مورد صندلی لویی چهاردهم شنیدهاید و نیز در مورد نیمکتهای درازی که عملاً نمادی از آن دوره محسوب میشوند. البته در این دوره خود حیطه مبلمان نیز شروع به رشد کرد و علت آن گردهمایی نجیب زادگان در دربار بزرگ شاه بود. زیرا آنها در این زمان نیاز به مبلمان مناسبی داشتند که روی آن احساس راحتی کنند.
وقتی نجیب زادگان با پول زیادی که در جیب دارند خواستار نشیمن راحتی هستند، این یعنی یک فرصت برای یک بازار و کسب و کار، و نتیجه چنین فرصتی ظهور اتاقهای نشیمن و وسایلی همچون صندلیهای راحتی و کاناپه بود. هنگامی که تاکید بر نوآوری به عرصه مبلمان وارد شد، این ایده را تقویت کرد که مبلمان در عین راحت بودن، میتواند و باید کاملاً هنرمندانه نیز باشد. مبلمان به هویت و وضعیت صاحبان خانه گره خورد و منعکس کننده انواع فعالیتهایی شد که انجام آنها هنگام حضور در منزل، برای ساکنان خانه مهم بود. این ایده در نهایت از سمت اشراف به سمت تودههای مردم تسری پیدا کرد.
ظهور اتاق نشیمن
سابقه وجود فضایی برای گردهم آمدن اعضای خانواده یا اعضای یک انجمن و یا کارکنان یک سازمان، به سپیده دم شکلگیری تمدن برمیگردد، اما ظهور اتاق نشیمن به شکلی که امروز میشناسیم و وجود مبلمان یکی از عناصر تعریف کننده آن است، به موازات شکلگیری خانههای تک_خانواده به وجود آمد و ایده استفاده از اتاق نشیمن مبله از طبقه نجبا به سوی عموم مردم گسترش پیدا کرد. نجبا از اتاق نشیمن مبله برای کنارهگیری از مشغولیتهای روزمره و استراحت کردن استفاده میکردند. کارهایی همچون سیگار کشیدن، خواندن با صدای بلند و اجرای موسیقی همراه با یکدیگر، برخی از فعالیتهایی بود که در این اتاق انجام میشد. پیش از این از مبل چسترفیلد به تفصیل سخن گفتیم یکی دیگر از مبلهایی که شایسته است هنگام صحبت در مورد « تاریخچه مبل در جهان» به آن بپردازیم، مبلهایی با پشتیهای همچون کوهان شتر هستند. این مبلهای زیبا با آراستگی بسیاری که در ساخت آن به کار رفته است، بیانگر سبک نئوگوتیک هستند. گفتنی است استفاده از فنر مارپیچ در مبلمان-در سال ۱۸۵۰-موجب افزایش راحتی مبلها شد.
مبلمان در دوره ویکتوریا و ادوارد
پیش از این دیدیم که طراحی کاناپه «چسترفیلد» چطور از آداب و رسوم روز و نحوه لباس پوشیدن زنان و مردان در آن دوره زمانی متاثر شد. مبل ویکتوریا نیز از این قاعده مستثنا نبود. در آن دوره زنان از لباسهای چند لایه سنگین استفاده میکردند و زیر این لباسها نیز گن (لباسهای زیر سفتی که موجب آراستهتر به نظر رسیدن لباسهای رویی میشود) میپوشیدند. این نحوه لباس پوشیدن حتی میتوانست نفس کشیدن را برای آنها دشوار کند و گاه موجب غش کردن و بیهوشی شود و ناگفته پیداست که یک مبلمان راحت در چنین وضعیتی چقدر مغتنم است. گرچه امروزه چنین سبکی از مد خندهدار به نظر می رسد، اما مد رایج آن زمان بوده است و با وجودی که مناسب زنان نبوده، اما برای سازندگان مبل یک فرصت تجاری بوده است. دورهای که از آن صحبت میکنیم دهه ۱۹۲۰ است که مد بانوان در حال شکلگیری است. در همین اثنا مبلمان به عنوان یک مبنای اصلی در دکوراسیون خانه مطرح میشود که با طراحیهای منتج شده از دورههای پیشین کامل شده است. در این خصوص میتوان به کاناپه های روکو با حکاکی های پیچ و خمدار اشاره کرد. سبک دیگری از مبلمان که باید در اینجا مورد اشاره قرار گیرد مبلهای سبک میسیون با زاویههای خوشنمای ۹۰ درجه است؛ یک طراحی مینیمالیستی که مقدمه سبک زیباییشناسی جدیدی شد که از اوایل قرن ۲۰ تا اواسط آن را در بر میگرفت. آنچه گفته شد گویای ارزش بیشتر خطوط زاویهدار در طراحی مبلمان است. شاید علت چنین تغییر جهتی در عرصه مبلمان به حال و هوای فرهنگی آن دوره برگردد که در حال شروع به حرکت از فانتزیهای بسیار پر زیب و زینت به سمت زیباییهای انتزاعیتری بود که توسط صنعت هدایت میشد و نقش و نگارهای الهام گرفته شده از طبیعت در دوره نئوگتیک – اواخر دهه ۱۸۰۰- جای خود را به خطوط زاویه دار میداد.
مدرنیسم و مبلمان
مدرنیسم یک تغییر جدی در عرصه هنر ایجاد کرد و طرحهای خیالپرور پیش از جنگ جهانی اول را به سمت طراحیهایی با حداقل نقش و تزیین برد، اگرچه ریشه های مدرنیسم بسیار پیشتر از آن شروع شده بود. عناصر طراحی به حداقل آن کاهش پیدا کرد و ریزهکاریهای به کار رفته در طرحهایی به شکل حیوانات و بال فرشتگان جای خود را به الگوهای هندسی، تک رنگی و خطوط متحدالشکلی داد که پایهایترین طرحها را بدون هیچ خط و نقش اضافهای روایت میکردند. این تغییر رویکرد بزرگ نه تنها در عرصه مبلمان، بلکه در تمام جنبههای زندگی به وقوع پیوست؛ از هنر نقاشی گرفته تا ادبیات، موسیقی و معماری.
مبلهای چند منظوره و زندگی پرسرعت امروزه
امروزه سرعت و پیچیدگی زندگی نسبت به گذشته بیشتر شده است. بنابراین بیش از گذشته نیازمند احساس راحتی در خانه هستیم از سوی دیگر شاهد کوچک شدن فضای خانه در شهرهای بزرگ هستیم. اما چگونه میتوان خانههای کوچک را به گونهای چید که در آن احساس راحتی زیادی داشت؟ آیا در این خانههای کوچک میتوان هم گنجه هم مبلمان و هم تخت و هم کتابخانه را گنجاند؟ اینجاست که دوباره همچون گذشته -همانطور که پیش از این تاریخچه مبل در جهان برای ما روایت کرد- اقتضائات روز موجب دگرگونی در عرصه مبلمان میشود و شاهد انوع مبلمان چند منظوره هستیم؛ مبلهای بازشویی که به تختخواب تبدیل میشوند و آنها را با نام مبلهای تختخواب شو میشناسیم، مبلمانهایی که ترکیبی از مبل و گنجه، مبل و کتابخانه و یا حتی مبل و میز هستند و …